در اواخر قرن هجدهم، مکتب کلاسیک که از افکار بکاریا، بنتام و کانت الهام گرفته بود،
علیه مجازاتهای غیر انسانی و شکل دلخواه و اختیاری تعیین مجازاتها به اعتراض و انتقاد
پرداخت. از نظر مکتب کلاسیک، میزان مسوولیت و مجازات مجرم، متناسب با درجه فهم و
شعور اوست، لذا جامعه باید او را متناسب با همین مقدار شعور و آزادی اراده مجازات نماید و
چون اطفال بزهکار به علت صغر سن از فهم و شعور کمتر برخوردارند لذا قانونگذار باید در
مجازات آنان به علت همین صغر سن، تخفیف قائل گردد. بر اساس آموزه های این مکتب،
قانون جزای انقلاب فرانسه مصوب 6336 شکل گرفت که بر اساس آن ، مجازات اعدام در
مورد اطفال زیر 16 سال فاقد قوه تمیز اجرا نمیگردید و قاضی می توانست طفل را به والدین
یا سرپرست قانونی او بسپارد و یا حکم به نگهداری طفل در دارالتادیب صادر نماید.
پس از آن مکتب تحققی توسط لومبروزو، گاروفالووفری پایه ریزی شد. تحت تاثیر عقاید
این مکتب در خصوص توجه به مجرم قوانین خاص اطفال ، تدوین ، دادگاههای اطفال،
تشکیل و اختیارات قاضی اطفال در اجرای روشهای اصلاحی ، تربیتی و یا درمانی پس از
شناسایی شخصیت اطفال و علل ارتکاب جرم تا سن معینی، نامحدود اعالم شد.
باالخره مکاتب دفاع اجتماعی با توجهی خاص بر لزوم اصلاح بزهکار و آماده نمودن وی
برای بازگشت به زندگی اجتماعی، شناخت شخصیت مجرم و انطباق تدابیر مختلف با
شخصیت وی و نگرش ویژه به روشهای تربیتی توام با کار و آموزش حرفه ای به وجود آمدند.
تحت تاثیر افکار و عقاید نهضت دفاع اجتماعی، قوانین اطفال و نوجوانان در اکثر کشورها
اصلاح در سطح بین المللی نیز اعلامیه ها و کنوانسیون هایی در حمایت از اطفال و نوجوانان،
تصویب گردید.در سال 6313 ،اعالمیه جهانیحقوق کودک در ده اصل در مجمع
عمومی سازمان ملل تصویب شد و در اصل دوم خود، تاکید نمود که در قوانین باید مصالح
عالیه کودک بیش از هر امر دیگری مورد توجه قرار گیرد.در سال 6331 اعلامیه حمایت از زنان و اطفال
در موارد اضطراری و برخوردهای مسلحانه و جنگ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید.
مجازات کیفری و جزایی اطفال بزهکار در عرصه بین الملل
کتاب الکترونیکی
10,000
تومان